در ادبیات فارسی، قلب سیاهرنگ شقایق، به «داغ» تشبیه شده که از هجران و دوری یار به وجود آمده است.[۷] حافظ میگوید:
ای گُل تو دوش داغ صبوحی کشیدهای | ما آن شقایقیم که با داغ زادهایم |
در غرب، پس از نبرد سنگر به سنگری که در کنار مزارع شقایق فلاندر در جنگ جهانی اول رخ داد و شعری که جان مککری به نام در دشت فلاندرز سروده، شقایق تبدیل به نماد سربازانی شده که در طول جنگ کشته شدهاند.
کسایی.
از تیغ مردان حقایق زمین رنگ شقایق گرفت. (ترجمهٔ تاریخ یمینی ص ۲۷۳).
شقایق سنگ را بتخانه کرده
صبا جعدچمن را شانه کرده.
نظامی.
چو شاپور آمد آنجا سبزه نو بود
ریاحین را شقایق پیشرو بود.
نظامی.
بنفشه با شقایق در مناجات
فلک میگفت فی التأخیر آفات.
نظامی.
گیا خود همان قدر دارد که هست
وگر در میان شقایق نشست.
(بوستان).
خواب از خمار بادهٔ نوشین بامداد
بر بستر شقایق خودروی خوشتر است.
سعدی.
گل بوستان رویت چو شقایق است لیکن
چه کنم به سرخرویی که دلی سیاه داری.
سعدی.
عکسی زیبا از نوع موجود لاله وحشی در روستای زیبای خوراوند:
روستای خوراوند شقایق ,نظامی ,لاله وحشی منبع
درباره این سایت